کمپین under armour استراتژی احساسی

«گوش بده، فرار نکن!» استراتژی احساسی Under Armour و تمایز از رقبا

کمپین «Listen! Don’t Run» از Under Armour نمونه‌ای برجسته از استراتژی احساسی در مارکتینگ است که فراتر از رویکرد سنتی تبلیغات ورزشی حرکت می‌کند. به‌جای پیام‌های رایج «بجنگ» یا «فرار کن»، این کمپین از مخاطب دعوت می‌کند که مکث کند، به خود گوش دهد و با چالش‌های درونی روبه‌رو شود.

Under Armour با این کمپین، موقعیت خود را از برندی متکی بر عملکرد فیزیکی صرف به برندی توسعه داد که بر تاب‌آوری ذهنی و سلامت روان تأکید دارد. این حرکت در راستای موج جهانی آگاهی‌بخشی درباره سلامت روان و پیوند آن با عملکرد حرفه‌ای در ورزش شکل گرفته است.

تحلیل استراتژیک: از موقعیت‌یابی تا چرایی برند

موقعیت‌یابی برند (Brand Positioning)

بر خلاف برندهایی مانند نایک و آدیداس که روی تسلط فیزیکی تمرکز دارند، Under Armour خود را به‌عنوان برندی متمایز معرفی می‌کند که قدرت ذهنی را نیز در قلب پیام خود قرار داده است. این تغییر هوشمندانه به‌واسطه استراتژی احساسی پایه‌گذاری شده است.

استراتژی احساسی در برندینگ (Emotional Branding)

بر اساس نظریه مارک گوبی، مصرف‌کننده‌ها بیشتر از محصول، احساس را می‌خرند. Under Armour با تمرکز بر آسیب‌پذیری، درون‌نگری و مبارزه ذهنی، مخاطب را به سطحی فراتر از عملکرد فیزیکی می‌برد.

ناهماهنگی شناختی (Cognitive Dissonance)

دعوت به گوش دادن، برخلاف پیام‌های رایج «بجنگ» یا «فرار کن»، باعث ایجاد ناهماهنگی ذهنی در مخاطب می‌شود. این شک در باورها، تأمل عمیق‌تری ایجاد می‌کند و به ماندگاری برند در ذهن کمک می‌کند.

نظریه خودتعیینی (Self-Determination Theory)

پیام کمپین، آزادی انتخاب و قدرت درونی را تقویت می‌کند: «لازم نیست همیشه بجنگی؛ می‌توانی گوش بدهی.» این پیام، استقلال را به مخاطب برمی‌گرداند.

برندینگ فرهنگی (Cultural Branding)

این کمپین با جریان فرهنگی نوظهور درباره سلامت روان، هوش هیجانی و مدیریت فرسودگی همسو است و از استراتژی احساسی برای ساخت روایتی معنادار بهره می‌گیرد.

عناصر تقویت‌کننده کمپین در فضای پررقابت امروز

اقتصاد توجه (Attention Economy)

در دنیایی که مخاطب با انبوه پیام‌های تبلیغاتی مواجه است، جمله‌ای ساده مثل «گوش بده، فرار نکن» به‌دلیل غیرمنتظره بودنش، توجه بیشتری جلب می‌کند و احتمال وایرال شدن را افزایش می‌دهد.

الگوی قهرمان درونی (Hero’s Journey)

این‌بار دشمنی بیرونی وجود ندارد؛ مخاطب باید با درون خودش روبه‌رو شود. برند در نقش راهنما ظاهر می‌شود، نه قهرمان. همین نکته، ارتباطی صمیمی‌تر و انسانی‌تر می‌سازد.

چرایی برند (Start With Why)

بر اساس مدل سایمون سینک، برندهایی که با «چرا» شروع می‌کنند، عمیق‌تر در ذهن مخاطب جای می‌گیرند. پیام هسته‌ای Under Armour در این کمپین:

«ما باور داریم که پیروزی واقعی از گوش دادن به خود آغاز می‌شود، نه از غلبه بر دیگران.»

این پیام هدف‌محور، وفاداری به برند را فراتر از محصول شکل می‌دهد.

ساختار محتوایی برند و ترکیب آرکیتایپ‌ها

استراتژی محتوایی (Content Strategy)

کمپین بستری فراهم می‌کند برای روایت‌سازی بلندمدت: از داستان‌های ورزشکاران تا محتوای تولیدشده توسط کاربران (UGC)، پادکست‌ها، مستندها و مقاله‌های تحلیلی.

آرکیتایپ برند

Under Armour که پیش‌تر در نقش «جنگجو» شناخته می‌شد، حالا از طریق این کمپین، وارد ترکیبی از جنگجو و فرزانه شده است:

  • جنگجو = شجاعت برای جنگیدن
  • فرزانه = خرد برای گوش دادن

این ترکیب، برند را چندبعدی‌تر و بالغ‌تر جلوه می‌دهد.

بررسی نمونه موردی کمپین listen don't run - under armour بر پایه استراتژی احساسی

 

ویدیو کامل این تیزر تبلیغاتی را در کانال تلگرام توربین  مشاهده کنید.

 

ریسک‌های احتمالی در اجرای کمپین

ممکن است برخی مخاطبان سنتی، پیام کمپین را «ضعیف» یا «غیروَرزشی» قلمداد کنند. در صورتی که کمپین با محصولات مرتبط (مثل پوشاک ریکاوری ذهنی یا اپلیکیشن مدیتیشن) همراه نباشد، مخاطب دچار گسست در درک پیام و محصول خواهد شد.

نقشه استراتژیک کمپین Listen! Don’t Run

  • بستر فرهنگی: تمرکز بر سلامت روان، هوش هیجانی و تاب‌آوری ذهنی.
  • اینسایت مخاطب: ورزشکاران (حرفه‌ای و آماتور) به‌دنبال اصالت احساسی هستند، نه فقط پیروزی فیزیکی.
  • موقعیت‌یابی برند: ترکیب قدرت ذهنی و فیزیکی؛ دعوت به تمرین هوشمندانه و درون‌نگر.
  • پیام محوری: قدرت واقعی در شنیدن احساسات خود است، نه فرار از آن‌ها.
  • آرکی‌تایپ‌ها: برند از جنگجو به ترکیب جنگجو + فرزانه حرکت کرده است.
  • استراتژی جذب توجه: ایجاد گسست در انتظار مخاطب؛ دعوت به توقف به‌جای جنگیدن.
  • استراتژی محتوایی: استفاده از داستان‌های احساسی، روایت‌های واقعی ورزشکاران، محتواهای ویدیویی و مستند.
  • فرصت‌های توسعه برند: توسعه محصولات هوشمند برای ریکاوری ذهنی، تولید پادکست، ساخت اپلیکیشن مراقبه، کالکشن الهام‌بخش و ایجاد فضاهای تجربه‌محور.

اقدامات توسعه ارتباطات کمپین Listen! Don’t Run

  • اپلیکیشن UA Listen: اپلیکیشنی رایگان برای تمرینات تنفسی، مدیتیشن و چک‌این‌های روزانه با تمرکز بر عملکرد ذهنی ورزشکاران.
  • پادکست «قدرت درون»: روایت‌هایی از ورزشکارانی که در لحظات بحرانی تصمیم گرفتند به خود گوش دهند، نه فرار کنند.
  • خط تولید تجهیزات ریکاوری ذهنی: محصولاتی مانند لباس‌های خواب با قابلیت آرام‌سازی ذهن یا پارچه‌های هوشمند با پیام‌های الهام‌بخش.
  • چالش فیتنس احساسی در شبکه‌های اجتماعی: وظایف ساده روزانه برای خودشناسی و تعامل فعال با برند.
  • کالکشن مینیمالیستی Listen: لباس‌هایی با طراحی ساده و پیام‌های آرامش‌بخش برای تعمیم پیام کمپین در سطح محصول.
  • مستندهای کوتاه از ورزشکاران: داستان‌های بدون فیلتر از کشمکش‌های ذهنی ورزشکاران در قالب ویدیوهای کوتاه.
  • فضاهای تجربه‌محور (Listening Lounges): در رویدادهای ورزشی یا باشگاه‌ها، فضایی برای توقف و ریکاوری احساسی.
  • سفیران ذهنی: همکاری با روانشناسان، مربیان مدیتیشن و مشاوران سلامت روان برای انتقال بهتر پیام کمپین.

جمع‌بندی

کمپین «Listen! Don’t Run» فصل تازه‌ای در برندینگ Under Armour گشود. از تبلیغات قدرت‌محور به استراتژی احساسی مبتنی بر سلامت ذهن حرکت کرد. روایت قهرمانی را به سطح درونی رساند. از طریق ترکیب روایت، محتوا و محصول، جایگاه تازه‌ای در ذهن مخاطب ساخت.

اگر این کمپین با ثبات و تعهد ادامه یابد، Under Armour می‌تواند نه‌فقط برند اول در زمینه عملکرد ورزشی، بلکه برندی قابل‌اعتماد برای توسعه ذهنی و احساسی ورزشکاران نیز باشد.

 

برای مطالعه سایر نمونه‌های موردی در صنعت پوشاک اینجا  کلیک کنید.

 

 

مقالات مرتبط

بررسی استراتژی برند Always در کمپین “LikeAGirl”؛ از داده تا معنا، از تبلیغ تا تحول اجتماعی.

استراتژی برند Always همواره بر تقویت اعتماد‌به‌نفس دختران و زنان در دوران…

27 فروردین 1404

کمپین “Turn Your Back” از Dove نمونه‌ای از برندینگ مبتنی بر ارزش در برابر زیبایی ساختگی

استراتژی برندینگ برند Dove در کمپین “Turn Your Back” بر پایه مقابله…

دیدگاهتان را بنویسید